سکه رایج اقتصاد عصر پهلوی؛ فقر و سوءتغذیه
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۶۷۴۳
جمهوری اسلامی ایران طی بیش از ۴ دهه گذشته در حوزه اقتصاد دستاوردهایی بیشمار داشته است که جسته و گریخته دولتمردان و رسانهها به آن پرداختهاند، ولی تداوم مشکلات اقتصادی که بخشی از آنها ریشه در تداوم برخی سیاستهای غلط اقتصادی بهجامانده از قبل از انقلاب و عمل به توصیههای غربگرایانه در حوزه اقتصاد دارد و بخش مهمی هم ریشه در تحریم، باعث شده است که موفقیتهای مهم کشور در حوزه اقتصاد طی این سالها بهچشم نیاید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما فراتر از مغفول ماندن موفقیتهای اقتصادی جمهوری اسلامی، امروز پروپاگاندای رسانهای دشمن در راستای سیاهنمایی و ناامیدکردن مردم بهویژه نسلی که دوران تاریک و سیاه زمان پهلوی را ندیدهاند، سعی در وارونه کردن تاریخ دارند و شبکههای اجتماعی تحت تسلط دشمنان هم بر این دروغها میدمند و درباره وضعیت اقتصاد کشور و رفاه مردم در دوران پهلوی اینگونه القا میکنند که گویی مدینهای فاضله بوده است آن دوران.
از این جهت لازم دیدیم از زبان برخی تاریخنویسان و اطرافیان حاکمان پهلوی، وضعیت واقعی اقتصاد در دهه پنجاه ایران را مرور کنیم تا آن روی سکه مدینه فاضله خیالی دوران پهلوی آشکار شود.
محمدعلی همایون کاتوزیان در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی» آورده است: «آیا این فداکردن ثروت اجتماعی ایران بهراستی برای توسعه سریع اقتصادی صورت میگرفت؟ جواب آری است اگر «توسعه اقتصادی» عبارت باشد از: رشد آنی و فزاینده در استفاده از وسایل نقلیه، وسایل خانگی، تعطیلات خارج، تفریحات عرضهشده در رستورانها و قمارخانهها، خانههای کاخمانند و مانند اینها توسط اقلیتی ممتاز؛ هزینههای سرسامآور نظامی و بر باد دادن سرمایه کشور در تاجگذاری دیرهنگام (۱۳۴۷)، جشنی مضحک و بینالمللی بهبهانه موهوم ۲۵۰۰ سال پادشاهی ایران (۱۳۵۰)، دهمین سالگرد ضدانقلاب خونین شاه (۱۳۵۲) و تفننهای سالانه فرح در شیراز بهنام «جشن هنر» که در آن علاوهبر اتلاف پولهای فراوان، زندگی روزمره مردم محل بهکلی مختل میشد، موسیقی جدید غربی در بازار قدیمی شیراز نواخته میشد و تجار با حربه تهدید وادار میشدند مغازههایشان را باز نگاه دارند تا سیاهیلشکر لازم را فراهم آورند و تأثیر موسیقی بر آنها مشاهده شود و خرابههای تختجمشید به جولانگاه نودلقکان درباری بینالمللی و تماشاچیان شبهمدرنیست ایرانیشان بدل میشد.» (کاتوزیان، صفحه ۳۱۲)
لازم به ذکر است که یکی از مطالعات بسیار دقیق در زمینه فقر در دوره پهلوی، توسط مرحوم دکتر حسین عظیمی (بهنقل از همایون کاتوزیان، ص ۳۱۶ تا ۳۲۰) انجام شده است. عظیمی در رساله دکترای خود که در دانشگاه آکسفورد و تحتعنوان «بررسی رابطه رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر با توجه به مسائل ایران» انجام شده است، سه رده مصرف کالری را در ایران مشخص میکند که معرف «سه خط فقر» متمایز هستند، بر این اساس، خط «الف» معرف مصرف ۹۰ تا ۹۹ درصد حداقل نیاز کالریک؛ خط «ب» معرف مصرف ۷۵ تا ۹۰ درصد حداقل نیاز کالریک؛ و خط «پ» معرف مصرف ۷۵ درصد با کمتر از حداقل نیاز کالریک است. عظیمی با بهکارگیری این تعاریف به این نتیجه دست یافته است که «از مجموع ۳۰ میلیون و ۷۰۰ نفر جمعیت ایران در سال ۱۳۵۱، مصرف کالری ۱۶ میلیون نفر (یعنی ۵۲ درصد جمعیت کشور) کمتر از حداقل نیاز بود و چهار میلیون نفر از این جمعیت ۱۶ میلیونی، دچار سوءتغذیه شدید (مصرف کمتر از ۷۵ کالری) بودهاند.
او ادامه میدهد: «در برخی نواحی همچون استان کردستان همه روستاییان دچار سوءتغذیه هستند در مناطق قومی ـ عشیرهای همچون خوزستان، کرمان، بختیاری، بلوچستان و... نیز شرایط بهنحو چشمگیری بدتر از نتایج مربوط به سایر نقاط کشور بود». وی اشاره میکند آنها که با ابعاد مسئله، سیاستها و کارایی لازم برای تحقق چنین امری کمترین آشنایی را دارند، بیتردید جز این نخواهند گفت که در شرایط کنونی، مشکل سوءتغذیه در ایران نهتنها حل نمیشود بلکه تشدید هم میشود: «احتمالاً هر سال بر جمعیتی که دچار سوءتغذیه هستند، با سرعت زیادی افزوده خواهد شد» (بهنقل از همایون کاتوزیان، ص ۳۱۶ تا ۳۲۰).
۷۰ درصد درآمد کارمند و مدیر عالیرتبه در دهه ۵۰ صرف مسکن میشد
وضعیت مسکن در دهه ۵۰ را میتوان در نوشتههای نیکی آر. کِدی، پژوهشگر و خاورشناس آمریکایی، جستوجو کرد، وی در این خصوص مینویسد: «هزینه دائماً رو به افزایش واردات، کشاندن اقتصاد بهسمت تکیه بیش از حد به خارجیها، مهاجرت انبوه جمعیتهای روستایی بهسمت شهرهایی که خود دچار جمعیتزدگی بودند و فقدان وجود خانههای ارزانقیمت در مناطق شهری و در نتیجه رشد سرسامآور قیمت مسکن در شهرها که بهخاطر حضور روزافزون خارجیها و دستمزدهای بالای آنها بود، به افزایش قیمتها و کمبودها بهخصوص در زمینه مسکن کمک میکرد.»
همچنین آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در ایران هم در همین رابطه اذعان دارد: «برای یک کارمند عالیرتبه دولت یا یک مدیر بخش خصوصی، عادی بود که بیش از هفتاد درصد درآمدش را فقط به اجاره خانه اختصاص دهد....»
براساس بررسیهای یرواند آبراهامیان (تاریخنگار ایرانی ارمنیتبار و نویسنده کتاب ایران بین دو انقلاب)؛ «از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ درصد خانوادههای شهری که در یک اتاق زندگی میکردند از ۳۶ به ۴۳ [درصد]رسید. در آستانه انقلاب، ۴۲ درصد از خانوادههای تهرانی مسکن مناسبی نداشتند.»
بلعیدهشدن درآمدهای کارگران با وجود افزایش حقوقها
آبراهامیان در خصوص وضعیت زندگی و معیشت کارگران مینویسد: «قشر پایینتر طبقه کارگر ـ بهویژه کارگران ساختمانی، دستفروشها، کارکنان کارخانههای کوچک و کارگران موقت که مشمول طرحهای بیمه و برنامههای مشارکت در سود نبودند ـ از مزایای برنامههای رفاه اجتماعی بهرهمند نمیشدند، بهبیان دیگر، درآمدهای بیش از حد نفت به فقر این تودههای میلیونی که بیشترشان از روستاها به شهرها رانده شده بودند پایان نداد بلکه شکل آن را مدرن کرد.»
مینو صمیمی که ارتباط نزدیکی با فرح و دربار پهلوی داشت نیز درباره وضع کارگران در سال ۵۴ میگوید: «در سال ۱۳۵۴، شاه دستور داد دستمزد کارگران در ۲۱ واحد بزرگ صنعتی کشور، تا ۳۰ درصد اضافه شود، و در سال بعد نیز، اکثر کارگران، مبلغی بهاندازه حقوق یک ماه خود بهعنوان عیدی، در نوروز ۱۳۵۵ دریافت داشتند، لیکن علیرغم افزایش درآمد طبقات مزدبگیر، هیچ بهبودی در معیشت آنها پدید نیامد؛ و اکثراً در شرایط سخت، به زندگی ادامه میدادند؛ یکی به این دلیل که تعداد افراد خانوارشان زیاد بود و مشکل میتوانستند مخارج همه اعضای تحت تکفل خود را تأمین کنند؛ دیگر اینکه برخی قید و بندها اجازه نمیداد مثل دیگران، به هرکاری دست بزنند و بالاخره ترقی روزافزون هزینه مسکن، مقادیر عمدهای از درآمدشان را میبلعید.»
شاه: مردم باید یاد بگیرند بدون کالاهای اساسی هم زندگی کنند!
در سال منتهی به سقوط رژیم شاه، بسیاری از کشتیهای حامل مواد غذایی در بندرها لنگر انداخته و بهدلیل عدم وجود زیرساختهای لازم همانجا مانده بودند و اغلب کالاهای آن در حال گندیدن بود. بهدلیل همین کمبودها بود که شاه عقیده داشت مردم باید سبک زندگی خود را تغییر دهند؛ چنانکه اسدالله علم ذیل خاطرات ۲۴ شهریور ۱۳۵۲ مینویسد: «.. سر شام موضوع صحبت کمبود بعضی از کالاهای اساسی بود، که شاه عقیده دارد مردم باید یاد بگیرند بدون آنها زندگی کنند!»
از همین جهت فرانسیس فیتزجرالد، نویسنده سرشناس آمریکایی و برادرزاده سفیر آمریکا، وضعیت ایران در سال ۱۳۵۳ را «بدتر از سوریه» میداند و عنوان میکند: «وضعیت ایران بهطور کلی بهمراتب بدتر از کشوری مانند سوریه است که نه نفت و نه ثبات سیاسی دارد، به این دلیل که شاه برای توسعه کشور هرگز تلاش جدی نکرده است...، ثروت کشور بیشتر بهسوی خودروهای شخصی و نه اتوبوس، کالاهای مصرفی و نه بهداشت عمومی و بهسوی حقوق سربازان و پلیس کشور و نه آموزگاران، سرازیر شده است.»
ماجرای قطعیهای پیدرپی برق تهران در سال ۱۳۵۶
پرویز راجی آخرین سفیر رژیم پهلوی در لندن میگوید: «موقعی که به تهران رسیدم در هتل هیلتون، برای اولین بار به خاموشی برق برخوردم که در ساعت ششونیم بعدازظهر آغاز شد و بهمدت چهار ساعت تمام ادامه یافت، در طول این مدت هیچ نقطهای از شهر برق نداشت، بهعلت از کار افتادن تهویۀ هتل، چنان گرمای آزاردهندهای به وجود آمد که واقعاً نمیشد در اتاق هتل دوام آورد و طبیعی است که در این زمان، استفاده از رادیو و تلویزیون هم مقدور نبود. در نگاهی که از بالکن هتل به شهر تهران انداختم، صف دراز اتومبیلها را دیدم که بهعلت خاموشی چراغهای راهنمایی، در خیابانها از حرکت بازماندهاند و با بهصدادرآوردن بوقهای خود، نسبت به خاموشی برق، اعتراض میکردند.»
وی ادامه میدهد: «(۳۱ تیر ۵۶) خاموشیهای برق در ایران، رژیم را به سرگیجه دچار ساخته و سبب نارضایتی فراوانی در بین مردم شده است، تا جایی که دیگر هیچکس، وعدههای پشتسرهم رژیم را در مورد اینکه «افزایش مخارج تسلیحاتی، اثری در کاستن از فعالیت در بهبود زندگی مردم ندارد» باور نمیکند. هماکنون، مردم در ایران، بهشدت از کمبود روشنایی برق و عدم توانایی در استفاده از تهویه و یخچال در بحبوحۀ گرما، عذاب میکشند و احساس میکنند بودجهای که میبایست صرف تأمین رفاه آنها شده باشد، به خرید جنگافزار اختصاص یافته است.»
آبراهامیان، در مورد وضعیت حملونقل تهران در دهه ۵۰ تهران میگوید: «[تهران، پایتخت]با بیش از ۴ میلیون جمعیت، علیرغم درآمدهای زیاد نفتی هنوز سیستم فاضلاب، مترو و حملونقل عمومی درستی نداشت. برادر کوچکتر شاه که اتفاقاً صاحب کارخانه هلیکوپترسازی بود در سخنرانی مراسم یادبود ماری آنتوانت میپرسد که «اگر مردم از فشار و دردسر ترافیک خوششان نمیآید چرا هلیکوپتر نمیخرند؟»
۱۳ شهرک کپرنشین در تهران با خانههای گلی
حسین فردوست دوست صمیمی شاه اذعان دارد که محمدرضا در طول سلطنت خود بافت جامعه را به هم ریخت و این امر عواقب وخیمی به بار آورد که چاره آن بسیار دشوار است. او میگوید به هم ریختن بافت اجتماعی ایران توسط انقلاب سفید محمدرضا و بهویژه اصلاحات ارضی او صورت گرفت. بهگفته فردوست محمدرضا تمام درآمد هنگفت نفت را صرف پروژههای بزرگ و کوچک کرد که در واقع بخش عمده آن به جیب شرکتهای آمریکایی، انگلیسی و اروپایی میرفت.
حسین فردوست با استناد به تحقیقات دفتر ویژه اطلاعات درباره معضل شهرنشینی در سال ۵۵ میگوید: «ظرف ۵ سال ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر به جمعیت تهران، ۵۰۰ هزار نفر به جمعیت مشهد، ۵۰۰ هزار نفر به جمعیت اصفهان و ۳۰۰ هزار نفر به جمعیت شیراز افزوده شده است. این افراد در اراضی موات، حومه شهرها در کپر یا خانههای گلی که خود میساختند زندگی میکردند. در تهران ۱۳ شهرک کپرنشین ایجاد شده بود و شهردار تهران در مواردی این کپرها را شبانه با بولدوزر تخریب میکرد که تلفاتی هم وارد میآمد، ولی دوباره این کپرها برپا میشد، بدین ترتیب جمعیت شهرهای بزرگ بهویژه تهران بهطور غیرمنتظره افزایش یافت و، چون هیچ برنامهای برای گسترش شهرها وجود نداشت نظم شهرها به هم خورد. مسئله ترافیک و آلودگی هوای تهران به یک معضل اساسی مملکتی بدل شد و نیروی کار مفید و مولد جامعه به نیروی انگلی و مصرفی که در تهران و سایر شهرها انباشته شده بود تبدیل شد.»
مینو صمیمی، منشی فرح که خود از نزدیک شاهد فقر و بدبختی مردم تهران بود خاطره خود از یکی از مناطق پایین شهر تهران را اینگونه توصیف میکند: «در زمان کودکی بارها مادرم مرا با خود به همین نقاط محروم آورده بود تا به مردم محتاج کمک کند، ولی اینک پس از گذشت سالها از آن دوران باز میدیدم که وضع زندگی مردم کماکان به همان منوال است و عده کثیری از هموطنانم در شرایط نکبتبار عمر خود را در کلبههای محقر گلی میگذرانند، گرچه این وضع هم فقط به مناطق جنوب شهر تهران محدود نبود و نظایری بهمراتب بدتر از آن را میشد در اکثر نقاط ایران بهچشم دید.»
آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در ایران میگوید: «زمان زیادی طول نکشید که فهمیدم سیاستهای شاه، هرچه برای مردم بهارمغان آورده باشد، آسایش و خوشبختی بههمراه نداشته است؛ حداقل در رابطه با مردم تهران که چنین بود. تهران، پایتخت ایران که بهطرز شگفتانگیزی در پای رشتهکوههای البرز و قلههای پوشیده از برف آن واقع شده بود، در سال ۱۹۷۴ یادبودی از بدترین مظاهر تمدن جدید بهشمار میرفت؛ شهری زشت، گسترده و پهن، بدساخت، غیرقابل شناسایی، مملو از جمعیت و اتومبیل که در زیر ابری از دود سیاه مدفون شده و آن را بهصورت یکی از زنندهترین و نفرتآورترین پایتختهای جهان درآورده بود. هر نوع فعالیتی در این شهر جریان داشت؛ ساختوساز، تخریب، فعالیتهای تجاری، صنعتی و دولتی، که همه نشانه ترقی ناگهانی و انفجارآمیز اقتصاد یک مملکت است...، یورش بهسوی آنچه «تمدن بزرگ» خوانده میشد، جای آرامش و تأنی فرهنگ اسلامی را گرفته بود؛ اما سرزندگی و هیجان و شادابیای که قاعدتاً در یک جامعه در حال پیشرفتِ سریع هم مورد انتظار است نیز در این شهر دیده نمیشد.»
روستاییانی که ساکن حلبیآبادها شدند
آنتونی پارسونز، سفیر انگلیس در ایران وضعیت روستاییان را که با رؤیای زندگی بهتر به شهر هجوم آورده بودند اینگونه توصیف میکند: «روستاییان که به شهرها سرازیر شده و آنطور که گفته میشد، بهدنبال خیابانهایی میگشتند که سنگفرششان از طلا بود، آنها را نمییافتند، و در عوض به پرولتاریای بیریشه و ساکن حلبیآبادهای حومه تبدیل میشدند. تعداد نیروی کار ماهر، بهعلت آنکه سیستم آموزش عمومیِ در حال تکوین، از تقاضای روزافزون جامعه بسیار عقب مانده بود، شدیداً کاهش مییافت...، افراطیگری عجیب و غریب و پرطمطراق برخی از برنامههای مورد علاقه شاه، زندگی و امرار معاش روستاییان را برهم زده و موجب نارضایتی و مخالفت [آنان]شده بود.»
همچنین مینو صمیمی، منشی فرح هم در رابطه با وضع زندگی روستاییان خاطرهای از سفر خود به یک روستا را روایت میکند. او میگوید: «در اواسط دهه ۵۰ شمسی، طی بازدیدی از یک روستا، متوجه شدم مردم فلکزده آن روستا در کلبههای بسیار محقر ساختهشده از گل و پوشال بهسر میبردند و نهتنها از آب آشامیدنی سالم، که حتی از امکانات اولیه بهداشتی نیز محروم بودند. کوچههای تنگ و پرپیچوخم روستا، انباشته از گلولای بود و تنها مغازه فروش مواد غذایی در آن، محیطی کثیف و پرمگس داشت. لباسهای ژنده و لوازم زندگی روستاییان، از قبیل؛ حصیر، متکای کهنه، لحاف پاره و... نیز کاملاً گواهی میداد که مردم، در وضع اسفباری زندگی میکنند.
جوانی که بهعنوان سپاهی دانش در آن روستا خدمت میکرد، در پاسخ سؤال من راجع به حالوروز مردم روستا، با لحنی تمسخرآمیز گفت؛ "اینجا نه حمام دارد، نه بهداشت و نه حتی جایی که بتواند کمکهای اولیه پزشکی در اختیار روستاییان بگذارد، ولی درعوض همانطور که میبینید، شعبهای از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برایشان دایر کردهاند.... ".
به همین جهت بود که آن جوان سپاهی دانش، با اشاره به دفتر کانون پرورش فکری در روستای محل خدمتش، میگفت؛ "در حالی که ما، باید ماهها با رؤسایمان، برای تأمین بعضی نیازهای اولیه مثل هزینه سوخت مدرسه روستا، چانه بزنیم؛ آنها میلیونها پول مملکت را برای فعالیت سازمانهایی مثل این، هدر میدهند...، کودکان این روستا احتیاج به پوشاک و غذای بهتر دارند، ابتدا باید فکری به حال بهبود وضع زندگیشان کرد و آنگاه، از نظر پرورش فکری هم روشهایی به اجرا درآورد که با شرایط روحی آنها سازگار باشد، ولی شیوه فعالیت کانون پرورش فکری بهگونهای است که کودکان روستا، بعد از یکی دوبار مراجعه به شعبهاش در این روستا، دیگر هرگز بهسراغش نمیروند، زیرا تمام کتابها و وسایل سرگرمی موجود در کانون، برایشان حالت بیگانه دارد و اصولاً هم کودکان روستایی، چون ناچارند بعد از کار مدرسه، برای کمک به والدین خود، عازم مزرعه شوند، لذا، وقت آزاد چندانی، برای حضور در شعبه کانون پرورش فکری ندارند. "
تورم شدید دهه ۵۰ و اوجگیری فاصله طبقاتی
یکی دیگر از مشخصههای ایران دهه ۵۰ افزایش تورم است، بهگفته عبدالمجید مجیدی که از دیماه ۱۳۵۱ به ریاست سازمان برنامه و بودجه تعیین شده بود: «پس از افزایش قیمت نفت در سالهای ۱۳۵۰ به بعد و بهدنبال آن افزایش بودجه دولت، تورم خیلی شدیدی بهوجود آمد و علت، آن بود که برخورد صحیحی با مسئله افزایش قیمت نفت وجود نداشت، سعی میشد راهحلها از طریقی پیدا شود که خیلی قابل توجیه نبود.»
اشرف پهلوی نیز وضعیت کلی دهه ۵۰ ایران را اینگونه توصیف میکند: «در فضای ثروت فاحش برآمده از افزایش قیمت نفت، شکاف میان فقیر و غنی عمیقتر و آشکارتر و برای دوام و بقای حکومت، خطرناکتر میشد. تهران به آسمانخراشهای چندین میلیون دلاری، محلۀ مسکونیای با کاخها و ویلاهای میلیونرهای جدید و بلوارهای وسیع پر از اتومبیلهای لوکس آراسته شد، بااینهمه، علاوه بر تهیدستان شهری که در زاغهها زندگی میکردند و همه اعضای خانواده توی یک یا دو اتاق چپیده بودند و گاهی هم برق و آب جاری نداشتند، هنوز شمار عظیمی از مردم ما نیز در روستاهای کوهستانی، در جاهای پرت و دسترسناپذیر، روزگار میگذراندند.»
منبع : تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: پهلوی فقر و گرسنگی هزار نفر به جمعیت کانون پرورش فکری افزایش قیمت حداقل نیاز شهر ها دهه ۵۰
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۶۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به مهمترین فرازهای پیامهای نوروزی مقام معظم رهبری در ۱۰ سال گذشته
حضرت آیت الله خامنهای هر سال در نخستین روز سال جدید پیامی را به عنوان پیام نوروزی برای ملت ایران ایراد میکنند. از سال ۷۳ به بعد نیز رهبر انقلاب در پیامهای نوروزی خود یک نام هم برای هر سال انتخاب میکنند که به عنوان شعار مد نظر قرار بگیرد و در پایان سال به محقق شدن آن شعار ختم شود.
از زمانی که حضرت آیت الله خامنهای از جایگاه رهبر انقلاب پیام نوروزی خطاب به ملت ایران ایراد فرمودند ۳۲ سال میگذرد. در بیشتر از این پیامها بر انسجام ملی تاکید شده است، حضرت آیت الله خامنهای در روز چهار شبنه ۱ فروردین سال ۱۴۰۳ سی و سومین پیام نوروزی را عنوان رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره) ایراد خواهند کرد. در این گزارش مهمترین پیامهای نوروزی حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب را در ۱۰ سال گذشته مرور میکنیم.
مهمترین محورهای پیام نوروزی رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۲
محورهای پیام نوروزی حضرت آیت الله خامنهای در سال ۹۲ که آنرا سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری کردند به شرح زیر است:
آنچه که در طول سال ۹۱ از جنبهی مواجههی ما با جهان استکبار آشکار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود؛ اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی در میدانهای مختلف بود.
در زمینهی امور سیاسی، کار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛ که در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامهریزی میکند. انشاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آیندهی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد.
با حماسه و با شور باید وارد شد. با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد. با دل پرامید و پرنشاط باید وارد میدانها شد و با حماسهآفرینی باید به اهداف خود رسید. سال ۹۲ را به عنوان «سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی» نامگذاری میکنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسهی اقتصادی و حماسهی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز کشور تحقق پیدا کند.
محورهای پیام نورزی مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۳
حضرت آیت الله خامنهای سال ۹۳ را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی نامگذاری کردند و فرمودند:
در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهمتر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئلهی اقتصاد و دیگری مسئلهی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّقپذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصهی اقتصاد، هم عرصهی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروههای گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقشآفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را بهدرستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینهی اقتصاد و هم در زمینهی فرهنگ.
در سال ۹۲، حماسه سیاسی با حضور مردم و تلاش مسئولان در عرصههای مختلف نظیر انتخابات، راهپیماییهای بزرگ و عرصههای دیگر به بهترین شکل تحقق پیدا کرد.
سال گذشته سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» اعلام شد و یک زیرساخت فکری و نظری برای حماسهی اقتصادی به وجود آمد. اکنون زمینه آماده است برای اینکه تلاش لازم در این باب انجام بگیرد.
برای تحقق شعار سال ۹۳ یعنی «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» تلاش مشترک مسئولان و آحاد مردم ضروری.
دولت و ملت، همدلی و همزبانی پیام رهبر انقلاب در سال ۹۴ برای مردم
رهبر انقلاب در پیام نوروزی به مردم ایران فرمودند:
دولت، کارگزار ملّت است؛ و ملّت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و تواناییهای ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند، لذا به نظر من امسال را باید سال همکاریهای گستردهی دولت و ملّت دانست؛ من این شعار را برای امسال انتخاب کردم: «دولت و ملّت، همدلی و همزبانی». امیدواریم این شعار در عمل تحقّق پیدا کند و هر دو کفّهی این شعار، یعنی ملّت عزیزمان، ملّت بزرگمان، ملّت با همّت و با شجاعتمان، ملّت بصیر و دانایمان، و همچنین دولت خدمتگزار بتوانند به این شعار به معنای حقیقی کلمه عمل بکنند و آثار و نتایج آن را ببینند.
سال ۹۳ ملت ایران، در روز بیستودوّم بهمن، در روز قدس و هم در راهپیمایی عظیم اربعین، عزم و همّتی را از خود نشان داد.
آرزوهای بزرگ ما برای ملّت در سال جدید، جهشهای علمی به معنای واقعی، عدالت قضائی و اقتصادی و ایمان و معنویّت است.
آرزوهای بزرگ ما برای ملّت در این سال، پیشرفت اقتصادی، اقتدار و عزت منطقه ای و بینالمللی است.
پیام نوروزی رهبر انقلاب در آغازین روز سال ۱۳۹۵
اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل نام سالی که هم تلخی داشت و هم شیرینی، پیام رهبر انقلاب در سال ۹۵ برای مردم:
برادران ما در دولت کارهای وسیعی کردهاند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینهی بخشنامهها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفهی ما است.
سالی که تمام شد، آمیزهای از شیرینیها و تلخیها بود. از تلخی حادثه منا تا شیرینی راهپیمائی ۲۲ بهمن و انتخابات هفتم اسفند وحتی تجربه برجام.
در سال جدید، ما باید کاری کنیم که در مقابل تهدید دشمنان، آسیبپذیر نباشیم و آن را به صفر برسانیم.
مسئلهی اقتصاد در اولویت اول است. آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئلهی تولید داخلی، مسئلهی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری و مسئلهی تحرک و رونق اقتصادی و مقابلهی با رکود است. حل تمام این مسائل به دست اقتصاد مقاومتی است.
مهمترین نکات پیام نوروزی رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۶
اقتصاد مقاومتی؛ تولید- اشتغال نامی که حضرت آیت الله خامنهای برای سال ۹۶ انتخاب کردند:
اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجّه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد؛ من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطهی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم، و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همهی همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند؛ به نظر من علاج در این است که این نقطهی کلیدی را امسال درست شناسایی کنیم. به اعتقاد من این نقطهی کلیدی عبارت است از تولید، تولید داخلی؛ و اشتغال و عمدتاً اشتغال جوانان؛ اینها آن نقاط کلیدی اصلی است. اگر ما توانستیم روی این دو نقطه متمرکز بشویم و کارها را بر این اساس برنامهریزی و دستهبندی بکنیم، تصوّر این است که کار بمیزان زیادی جلو خواهد رفت و موفّقیّتهای چشمگیر و محسوسی پیش خواهد آمد. لذا من شعار امسال را «اقتصاد مقاومتی: تولید ـ اشتغال» قرار میدهم؛ یعنی اقتصاد مقاومتی عنوان کلّی است، بعد تولید و اشتغال.
دشمنان ما در همه جای دنیا به اقتدار ملّت ایران، به عظمت ملّت ایران اعتراف کردند.
با یک بیاحترامیای که از سوی رئیسجمهور آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران شد، مردم، پُرشور و با حمیّت و غیرت در روز بیست و دوّم بهمن پاسخ آن را دادند.
در روز قدس، در ماه مبارک رمضان، اجتماع عظیم مردم، هویّت و هدفهای این کشور را به همهی دنیا نشان داد.
ملّت ایران در طول سال یک امنیّت پایدار را تجربه کرد.
طبقات متوسّط و ضعیف در طول سال درگیر مشکلات اقتصادی و معیشتی بودند و همچنان هستند؛ مثل گرانی، مثل بیکاری، مثل آسیبهای اجتماعی که آنها هم عمدتاً منشأ اقتصادی دارند؛ مثل تبعیضها و نابرابریها.
نقاط کلیدی اصلی اقتصاد مقاومتی، تولید داخلی و اشتغال و عمدتاً اشتغال جوانان است.
مهمترین نکات پیام نوروزی رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۷
حضرت آیت الله خامنهای با شعار حمایت از کالای ایرانی پیام نوروزی را به ملت ایران ایراد فرمودند و گفتند:
اوایل سال، حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها بسیار عظیم و خیرهکننده بود.
در راهپیمایی روز قدس در ماه مبارک رمضان و در پایان سال هم، راهپیمایی نهم دی و برتر از همه راهپیماییِ تماشایی بیستودوّم بهمنِ امسال بسیار پرمعنا بود.
حوادث زلزله، سیل، هواپیما، کشتی که برخی از عزیزان ما جان باختند و خشکسالی در برخی مناطق حوادث تلخی بود.
جمهوری اسلامی توانست تهدیدهای منطقهای -که هدف آن تهدیدها، لااقل یکی از اهداف آن تهدیدها ضربهی به جمهوری اسلامی بود- را تبدیل به فرصت کند.
اگر چنانچه تولید ملّی را همه تعقیب کنند، بسیاری از مشکلات اقتصادی، مشکلات معیشتیِ مردم -هم مسئلهی اشتغال، هم مسئلهی سرمایهگذاری و بقیّهی چیزها- حل خواهد شد.
پیام نوروزی مقام معظم رهبری به ملت شریف ایران در نخستین روز سال ۱۳۹۸
امسال مسئلهی «تولید» مطرح است. میخواهم مسئلهی تولید را به عنوان محور فعّالیّت قرار بدهم. تولید اگر چنانچه به راه بیفتد، هم میتواند مشکلات معیشتی را حل کند، هم میتواند استغناء کشور از بیگانگان و دشمنان را تأمین کند، هم میتواند مشکل اشتغال را برطرف کند، هم حتّی میتواند مشکل ارزش پول ملّی را تا حدود زیادی برطرف کند. لذاست که مسئلهی تولید به نظر من مسئلهی محوری امسال است؛ لذا من شعار را امسال این قرار دادم: «رونق تولید». باید همه تلاش کنند تولید در کشور رونق پیدا کند. از اوّل سال تا آخر سال انشاءالله این معنا به صورت چشمگیری در کشور محسوس باشد. اگر این [طور] شد، امیدواریم که انشاءالله حلّ مشکل اقتصادی راه بیفتد.
محورهای پیام نوروزی رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۹
امسال بنده عرض میکنم «جهش تولید»؛ امسال سالِ جهشِ تولید است. این شد شعار امسال؛ کسانی که دستاندرکار هستند جوری عمل کنند که تولید انشاءالله جهش پیدا کند و یک تغییر محسوسی در زندگی مردم انشاءالله به وجود بیاورد. البتّه این احتیاج به برنامهریزی دارد؛ سازمان برنامه به نحوی، مجلس شورا و مرکز تحقیقاتش به نحوی، قوهی قضائیّه به نحوی -قوهی قضائیّه هم نقش دارد- مجموعههای دانشبنیان به نحوی. مجموعههای جوان و مبتکر بحمدالله در کشور زیادند و بنده در طول امسال -سال ۹۸- و سال قبل، با تعدادی از اینها نشستهای بسیار خوب و مفیدی داشتم، آنها را از نزدیک دیدم، حرفهایشان را از نزدیک شنیدم؛ جوانهای علاقهمند به کار و پای کار و پُرامید و پُرنیرو و پُرانگیزه و پُر استعداد و ابتکار. اینها بحمدالله هستند؛ اینها باید همه در برنامهریزیها شرکت کنند و این کار با برنامهریزی انشاءالله پیش برود.
سال قبل، سال سختی بود و گرفتاریهای مردم نیز کم نبود اما در کنار سختیها، سربلندیهای بعضاً بیسابقهای وجود داشت و ملت ایران واقعاً خوش درخشید.
درس دیگر حوادث مختلف را شناخت ضعفهای درونی، خارج شدن از غرور و غفلت و لزوم توجه به پروردگار است. از خداوند میخواهیم سال ۹۹ بهعنوان سال پیروزیهای بزرگ و با استمداد از پیشگاه حضرت بقیةالله برای حمایت از مردم مؤمن ایران قرار دهد.ملت همچنان که در طول سالهای متمادی، شجاعانه و با روحیه با حوادث مواجه شدند، از این پس نیز با روحیه و امید با همه حوادث برخورد کنند و مطمئن باشند که تلخیها میگذرد و یُسر و آسانی در انتظار ملت ایران خواهد بود چرا که اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرا.
باید با کار ده برابری، تولید به جایی برسد که در زندگی مردم اثر بگذارد،مسائل اقتصادی کشور متعدد است از جمله «اصلاحات بانکی، گمرکی و مالیاتی» و «بهبود فضای کسبوکار» اما نقش تولید بیهمتا است و با راه افتادن تولید و استفاده از بازار فروش ۸۰ میلیونی در داخل و ضمناً ارتباط با فروش و بازارهای خارجی، مشکلات اقتصادی قطعاً پایان مییابد و تحریمها به نفع کشور تمام خواهد شد.
تحریم تاکنون در کنار ضررهایش، سودهایی نیز داشته و ما را وادار کرده است که به فکر تهیه لوازم زندگی و نیازهای کشور از طریق امکانات داخلی باشیم که این حرکت بسیار مغتنم انشاءالله ادامه خواهد یافت.
ما به تولید نیاز داریم؛ لازمه تحقق این هدف برنامهریزی است و بخشهای مختلف مانند سازمان برنامه، مجلس و مرکز تحقیقات آن، قوهقضائیه، مجموعههای دانشبنیان و گروههای پر شمار جوان، مبتکر و فعال باید در این برنامهریزیها شرکت کنند.
نکات مهم پیام نوروزی حضرت آیت الله خامنهای در سال ۱۴۰۰
در بیانات رهبر انقلاب که به عنوان پیام نوروزی اظهار داشتند، مطالب مهم و ارزندهای را میتوان یافت. ایشان ضمن مرور حوادث سال ۹۹، در پیامی بهمناسبت آغاز سال ۱۴۰۰، سال جدید را سال «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» نامگذاری کردند و فرمودند:
این سال -سال ۱۴۰۰- سال حساس و مهمی است: هم به خاطر انتخاباتی که در اوّل این سال هست که ما در خرداد ۱۴۰۰ انتخابات مهمی در پیش داریم که این انتخابات میتواند تأثیر مهمّی در اوضاع کشور و حوادث کشور و آیندهی کشور بگذارد؛ مدیریتهای جدیدی بر سر کار خواهند آمد، احتمالاً تازهنَفَس، با انگیزههای گوناگون قوی انشاءالله وارد مدیریت اجرائی کشور بشوند. بنابراین انتخابات، این سال را بسیار مهم و حسّاس میکند. این از یک جهت -که البتّه من دربارهی انتخابات بعداً در سخنرانی مطالبی را عرض خواهم کرد و اینجا به همین اندازه اکتفا میکنم- و هم به این جهت که تولید در سال ۹۹ یک تکانی خورد و جهش تولید یک حرکتی به وجود آورد.
امسال -سال ۱۴۰۰- یک زمینهِی خوبی برای شکوفایی جهش تولید وجود دارد که از این بایستی حدّاکثر استفاده را کرد. باید این حرکت با جدّیّت دنبال بشود و به طور عمده حمایتهای قانونی و دولتی و حکومتی از همهسو نسبت به جهش تولید انجام بگیرد. چه این دولت تا وقتی که بر سر کار است، چه دولت آینده از اوّل استقرار بایستی همّت خودش را بر این قرار بدهد که موانع را برطرف کند و حمایتهای لازم را انجام بدهد و انشاءالله جهش تولید به معنای واقعی کلمه در امسال انجام بگیرد. لذا من شعار امسال را این جور تنظیم کردم: «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها»؛ یعنی شعار این است: تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها. ما بایستی تولید را محور کار قرار بدهیم و حمایتهای لازم را انجام بدهیم و مانعها را از سر راه تولید برداریم. امیدواریم انشاءالله به لطف الهی این شعار تحقّق لازم را پیدا کند.
دو نکته مهم پیام نوروزی رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۱
امسال هم من تولید را میخواهم مطرح کنم. منتها یک لایهی جدید، یک چهرهی جدید از تولید را میخواهم مطرح کنم و آن عبارت است از تولیدی که دارای دو خصوصیت باشد: یکی اینکه اشتغالآفرین باشد، یکی اینکه دانشبنیان باشد. تولید دانشبنیان، متّکی به دانش، دانش جدید و پیشرفتهای علمی، و تولیدی که اشتغالآفرین باشد. البته همهی تولیدها اشتغال آفرین است منتها بعضی از تولیدها با اینکه سرمایهگذاریاش انبوه است، اشتغالآفرینیاش آنچنان نیست، مسئلهی اشتغالآفرینی هم همینطور. بنابراین امسال ما شعارمان عبارت شد از این: «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین». این تولید است.
انتخابات مهم و بزرگ ریاست جمهوری یکی از مهمترین فرازها و شیرینیهای سال قبل بود که مردم با وجود خطر شدید بیماری همهگیر کرونا، با شرکت در انتخابات، دولتی تازهنفس را به میدان آوردند که بر اساس نشانههای موجود، دولتی مردمی و دارای ریل جداگانه از دولت محترم قبل است و امیدهایی را در مردم زنده کرده است.
تنگیِ معیشت مردم، مسئله گرانیها و تورم تلخترین موضوع سال ۱۴۰۰ است. مشکلات اقتصادی علاجپذیر است و حتماً باید علاج شود البته عجله و توقع رفع دفعی آنها واقعبینانه نیست اما امیدواریم بخشی از آنها در سال جدید که سال اول قرنِ ۱۵ هجری شمسی است، برطرف شود.
نکات مهم در پیام نوروزی رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۲
حضرت آیتالله خامنهای در پیام نوروزی خود به مناسبت فرا رسیدن سال ۱۴۰۲ با در نظر گرفتن همه جهات بخصوص موضوع تورم بعنوان مشکل اصلی و همچنین تولید بعنوان یکی از کلیدهای نجات کشور از مشکلات اقتصادی، شعار سال ۱۴۰۲ را «مهارتورم و رشدتولید» اعلام کردند.
کارهای خوبی که در بخش اقتصاد انجام گرفته باید منجر به گشایش در زندگی و سفره مردم بویژه طبقات ضعیف شود واین موضوع هم جز با برنامهریزی دقیق و
استمرار این کارها، امکان پذیر نیست.باید در ارزیابیها، تلخیها و شیرینیها را کنار یکدیگر دید و مجموع آنها را محاسبه کرد.
مسئولان دولتی و همچنین فعالان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باید تمام تلاش خود را بکار گیرند تا با کاسته شدن تلخیها و افزایش موفقیتها، امسال یک سال شیرین برای ملت ایران باشد.
اگر دولت و مجلس و فعالان اقتصادی و گروههای مردمی جوان و پرانگیزه تمام تلاش خود را برحل مشکلات مردم قرار دهند، بسیاری از مسایل دیگر نیز حل خواهند شد.
از دیگر کارهای اساسی در کنار تولید، موضوع مهم سرمایهگذاری است که باید مسئولان دولتی و بخش خصوصی توجه ویژهای به آن داشته باشند.
باید مسئولان و فعالان اقتصادی و فعالان مردمی و فرهنگی و همچنین صداوسیما که وظیفه فرهنگسازی را برعهده دارد، همه همت خود را بر این دوموضوع قرار دهند تا در درجه اول تورم مهار شود و کاهش یابد و در درجه بعد زمینه افزایش تولید فراهم گردد.
خدابخش حکیمی- خبرنگار تحریریه جوان قدس